شعر: به به چه نمازی!!
ای دلبر من! تا غم وام است و تورم
محراب به یاد خم ابروی شما نیست
.....
به به، چه نمازی*!*
فکرم همهجا هست، ولی پیش خدا نیست
سجاده زر دوز که محراب دعا نیست
* *
گفتند سر سجده کجا رفته حواست؟
اندیشه سیال من ـ ای دوست ـ کجا نیست؟*!*
* *
از شدت اخلاص من عالم شده حیران
تعریف نباشد، ابداً قصد ریا نیست*!*
* *
از کمیتِ کار که هر روز سه وعده
از کیفیتش نیز همین بس که قضا نیست
* *
یکذره فقط کُندتر از سرعت نور است
هر رکعتِ من حائز عنوان جهانیست*!*
* *
این سجده سهو است؟ و یا رکعت آخر؟
چندیست که این حافظه در خدمت ما نیست
* *
ای دلبر من! تا غم وام است و تورم
محراب به یاد خم ابروی شما نیست
* *
بیدغدغه یک سجده راحت نتوان کرد
تا فکر من از قسط عقبمانده جدا نیست
* *
هر سکه که دادند دوتا سکه گرفتند
گفتند که این بهره بانکیست، ربا نیست*!*
* *
از بسکه پی نیموجب نان حلالیم
در سجده ما رونق اگر هست، صفا نیست
* *
به به، چه نمازیست! همین است که گویند
راه شعرا دور ز راه عرفا نیست.