❤❤❤ جوون بارجینی ❤❤❤

نوشته های یک جوون

❤❤❤ جوون بارجینی ❤❤❤

نوشته های یک جوون

❤❤❤ جوون بارجینی ❤❤❤

می نویسم برای محله‌ام بارجین، برای شهرم میبد، برای استانم یزد و برای وطن عزیزتر از جانم ایـــــــــــــــــران.
و می نویسم برای ❤❤دلـــم❤❤

طبقه بندی موضوعی

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «قدیمیا» ثبت شده است

این قدیمیا رو دیدین که چه قدر در زندگیشون خدایین!!

یعنی چی؟؟

صبر کنید بهتون میگم.

تا حالا پای حرفای این قدیمیا نشستین؟ اگه بخوام یه کم پیاز داغشو زیاد کنم می گم اینا از هر ده تا کلمه که حرف میزنن 5 تاش ربط به خدا میدن.

تا اتفاقی توی زندگیشون میفته یه جوری اونو وصل خدا میکنن.

مثلا یکی از دوستای من تصادف کرده بود و بهش خیر گذشته بود. با مامان بزرگش که حرف میزدم میگفت: خدا و فرشته و ملائک نجاتش دادن که تو اون تصادف نمرده بود.---حالا اگه ما بودیم میگفتیم: خیلی طرف شانس داشته که زنده مونده.

خداییش این قدیمیا از خیلی از ما جدیدی ها دست خدا رو تو زندگیشون میبینن.

بیراه نیس بگیم این آرامشی که در زندگیشون دارن و خیلی از ماها دنبال اونیم و پیداش نمیکنیم؛ یکی از علتهای همین دیدن دست خدا در زندگی هامونه. وقتی برسیم به این که یکی دیگه هست اون بالا و داره حکمرانی میکنه، دیگه اینقدر حرص و جوش نمیخوریم و مثل بچه آدم زندگیمون رو میکنیم!!

زندگی هاتون همه خدایی باشه الهی

  • جوون بارجینی

خب قرار شد که مطالبی رو درمورد قدیمیا بنویسم که کارای قشنگ و جالبشون رو بگم، شاید که ما هم یاد بگیریم.

دومین مطلبم تو این زمینه درمورد صمیمیت بین قدیمیاست.

  • جوون بارجینی

سلام

خیلی وقته که نتونستم یه مطلبی رو واستون بنویسم.

شرمنده.

سرم شلوغه دیگه.frown

فرصت کله خاروندم ندارمangry

از اینا بگذریم. به فکرم رسید که یه سری مطلب بنویسم که درمورد رفتارای قدیمیا باشه.

منظورم همون باباهامون و مامانامون و ننه جون و بابا بزرگاست.

آخه یه کارای قشنگی میکنن. خوبه ما هم ازشون یه نمه هم که شده یاد بگیریم و تا میشه انجامشون بدیم.

ممنون میشم که درمورد این سری مطالبم نظر بدین و یا حتی اگه موردی تو همین موضوع به نظرتون اومد واسم کامنت کنید تا با اسمتون تو وبلاگم بزارم.

واسه شروع تو ادامه مطلب یه دونه از این قدیمیا رو دیدی رو میارم.....

  • جوون بارجینی