❤❤❤ جوون بارجینی ❤❤❤

نوشته های یک جوون

❤❤❤ جوون بارجینی ❤❤❤

نوشته های یک جوون

❤❤❤ جوون بارجینی ❤❤❤

می نویسم برای محله‌ام بارجین، برای شهرم میبد، برای استانم یزد و برای وطن عزیزتر از جانم ایـــــــــــــــــران.
و می نویسم برای ❤❤دلـــم❤❤

طبقه بندی موضوعی

اسب و شمشیر کافی نیست

سه شنبه, ۷ مهر ۱۳۹۴، ۰۲:۲۰ ب.ظ

روضه آن آدم را شنیده‌ای که امام حسین(ع) شخصاً به سراغش می‌روند و او را برای یاری دعوت می‌کنند؟ حتماً شنیده‌ای که طرف بهانه می‌آورد و دست آخر می‌گوید اسب و شمشیر خوبی دارد و حاضر است برای یاری دین خدا، آن‌ها را به امام بدهد... و شنیده‌ای که امام پاسخ می‌دهند: ما اسب و شمشیر نمی‌خواهیم، ما خودت را می‌خواهیم. نمی‌دانم پای این روضه بوده‌ای یا نه؟ و نمی‌دانم تو هم مثل من به حال چنین شیعه‌ای تأسف خورده‌ای یا نه؟ این را داشته باش تا برایت یک محاسبه ساده بکنم.


رهبر انقلاب دو بار به صورت علنی و رسمی و چندین بار در مجامع خصوصی‌تر، خطر کم شدن جمعیت را گوشزد کرده‌اند و به مردم تکلیف کرده‌اند به فکر ازدیاد فرزند باشند. با احتساب درصدی از افراد که به هر دلیل نمی‌توانند ازدواج کنند یا بچه‌دار ‌شوند، برای جلوگیری از معکوس شدن هرم جمعیتی لازم است به‌صورت میانگین، هر زن و مرد ایرانی، چهار فرزند داشته باشند. اگر حداقل فاصله میان دو فرزند را سه سال در نظر بگیریم (دو سال دوران شیردهی به فرزند اول و یک سال بارداری فرزند بعدی) و بپذیریم که از جهت پزشکی آخرین مهلت بارداری مطمئن برای زنان، 35 سال است، دختران ما باید نهایتاً در 23 سالگی ازدواج کنند؛ و نیز اگر به‌صورت میانگین فاصله این تصمیم که «وقت شوهر کردن من رسیده است!» با بله گفتن سر سفره عقد را یک سال محاسبه کنیم، دختران ما باید نهایتاً در 22 سالگی به فکر ازدواج بیفتند.
اما دختران ما در 22 سالگی در چه فکری هستند؟ می‌توان گفت با درصدی که به صد میل می‌کند به فکر ادامه تحصیل هستند و یا بهانه‌های مشابهی برای ازدواج نکردن دارند. اجازه بدهید محاسبه را از سوی دیگر نگاه کنیم. فرض کنید شما دختری 28 ساله هستید. درباره زندگی شما یکی از گزینه‌های زیر حاکم است:
الف) مجرد، دارای تحصیلات عالیه و شاغل؛
ب) مجرد، دارای تحصیلات عالیه و غیر شاغل؛
ج) مجرد، بدون تحصیلات عالیه و شاغل؛
د) مجرد، بدون تحصیلات عالیه و غیر شاغل؛
هـ ) متأهل، دارای تحصیلات عالیه و شاغل؛
و) متأهل، دارای تحصیلات عالیه و غیر شاغل؛
ز) متأهل، بدون تحصیلات عالیه و شاغل؛
ح) متأهل؛ بدون تحصیلات عالیه و غیر شاغل.
به‌گمانم لازم نیست درباره چهار مورد اول گفت‌وگو کنیم؛ زیرا هیچ انسانی که عواطف طبیعی داشته باشد حاضر نیست در ازای شغل و تحصیلات، از داشتن خانواده محروم شود. درباره چهار مورد دوم نیز باید گفت اگر شما متأهل و شاغل باشید، آیا می‌توانید چهار فرزند با تناوب سه سال داشته باشید؟ به‌فرض محال که بتوانید میان شغل و فرزندان سه، شش، نه و دوازده سال را جمع کنید؛ گمان می‌کنید کارفرمایی پیدا می‌شود که شما را استخدام کند؟ و اگر شما متأهل و غیر شاغل باشید، خواندن تحصیلات تکمیلی غیرمرتبط با خانه‌داری و تربیت فرزند، چه کمکی می‌تواند به شما بکند؟ تحصیلات تکمیلی مرتبط، چه‌قدر بیشتر از کارشناسی برای شما مفید است؟
رهبری فرمان می‌دهد: به فکر ازدیاد جمعیت باشید و ما فریاد می‌زنیم: ما همه سرباز توایم خامنه‌ای...
رهبری اشاره می‌کند: به فکر خانه‌ای پر مهر و تربیت فرزندانی صالح باشید و ما نعره می‌کشیم: خونی که در رگ ماست...
رهبری خواهش می‌کند: به فکر آینده اسلام باشید؛ و ما پیش از شنیدن دستوراتش، از شوق دیدار، غش کرده‌ایم.
بهانه این متن طویل، دیدن دانشجویی بود که جای خواهری، همه چیزش تمام بود: از تحصیلات عالیه و حضور فعال دانشجویی گرفته تا سیر مطالعاتی و شرکت در دعا و نماز جمعه. فقط یک مشکل داشت: اسب و شمشیرش را می‌داد ولی حاضر نبود به دستور «امام» عمل کند.

پی نوشت :
ماهنامه خانه خوبان، میثم شریف اصفهانی، شماره 73.

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">